اوضاع آشفته پشم عشایر
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۹۰۹۹۱
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرضا، پشم گوسفند یکی از محصولات استراتژیک در دنیا است که بین سایر پشمهای حیوانی در دنیا مهمترین نوع به شمار میرود و بازار جهانی پشم جهان را به تصرف خود درآورده است.
داستان پشم گوسفندان در کشور بسیار غمانگیز است و معمولاً بخش مهمی از پشم گوسفندان ایرانی به دلایل مختلف از جمله نبود مشتری و پایین بودن قیمت پشم و نبود زیرساختهای صنعتی برای تبدیل به محصول نهایی از بین میرود و آنگاه ایرانیان عاشق فرش، به جای فرشهای دستبافت پشمی خوشرنگ و نگار ایرانی مرغوب و سازگار با محیط زیست خانههای خود را از فرشهای اکریلیک، پلیاستر، پلی پروپیلن فرش میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سالها پیش در خانوادههای روستایی و عشایر مادران و بانوان و بهویژه مادربزرگهای خانواده پشم چیده شده گوسفندان را با مهارت خود به صورت دستی و سنتی به نخ دستریس تبدیل میکردند که این نخهای دستریس به دلیل کیفیت و مرغوبیت بالا از نقش مؤثری در کیفیت فرش دستبافت و سایر هنرهای صنایع دستی مرتبط داشت.
مادربزرگها پشم گوسفندان را به صورت دستی به نخ دستریس تبدیل میکردند
عشایر قبل از پشم چینی، گوسفندان را در یک رودخانه یا برکهای میشویند تا پشم گوسفندان از گرد و خاک، خارهای چسپیده به پشمها و حشرات موذی پاک و تمیز شود. شسشوی گوسفندان معمولا توسط جوانان ایل انجام میشود و آنان گوسفندان را به کنار برکهای میبرند و یکی یکی میشویند.
ایرانیان عاشق فرش، به جای فرشهای دستبافت پشمی خوشرنگ و نگار ایرانی خانههای خود را از فرشهای اکریلیک، پلیاستر، پلی پروپیلن فرش میکنند
پس از گذشت یک روز از خشک شدن پشم گوسفندان، پشم چینی به صورت گروهی و دسته جمعی آغاز می شود.
تجهیزات مورد نیاز پشم چینی
عشایر برای چیدن پشم گوسفندان خود به وسایلی همچون چهره(قیچی مخصوص)، لباس کار، چکمه و دستکش نیاز دارند. آنها ابتدا دست و پای گوسفندان را با طناب به هم میبندند و سپس با چهره یا قیچی مخصوص به طوری که گوسفند زخمی نشود شروع به پشم چینی می کنند.
دامداران ایرانی معمولا سالی یک بار در فصل بهار و در خردادماه دامهای خود را پشم چینی میکنند. بهترین زمان برای پشم چینی با توجه به نوع آب و هوا و درجه حرارت تعیین میشود.
قیچی مخصوص پشمچینی
تبدیل شدن پشم ها به نخ بر روی دوک با هنرنمایی زنان عشایری
این تاب خوردن نخ بر دوک هم حکایتی دارد، حکایتی قدیمی از زندگی پرجنب و جوش عشایر. در پشمچینی زنان هم مشارکت دارند و مردان را در این سنت دیرینه یاریگرند. آنان پشمهای چیده شده را از روی زمین برمیدارند و همه را در گوشهای جمع میکنند.کم کم پشم همه گوسفندان چیده میشود و پشمها در گونیهایی جمع میشوند. پشم ماده اولیه صنایع دستی عشایر همچون گلیم، جاجیم، گبه و توبره است.
سروناز زن عشایری میگوید: پشمهای چیده شده را حلاجی میکنیم بعد با وسیلهای به نام دوک پشمهای حلاجی شده را به نخ تبدیل میکنیم.
وی بیان کرد: از نخ حاصل از پشمچینی دامها جاجیم، گلیم، گبه، مفرش و توبره درست میکنیم.
جمعیت عشایر شهرضا و دهاقان نزدیک به ۸۰۰ خانوار است که ۳۵۰۰ نفر جمعیت دارند از ۱۸۵ هزار نفر جمعیت شهرضا و دهاقان ۳۵۰۰ نفر یعنی ۱.۸ درصد عشایر هستند. کل عشایر این دو شهرستان از ایل قشقایی طایفه درهشوری هستند که شامل تیرههای عاشوری، نوروزی، عربلو، قرمزی، قرخلو، یلمه، آهنگر، خیرات لو و ابوالکرلو هستند.
دلالان پشم را کیلویی ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان میخرند
هم به نام دلالان و هم به کامشان
کربلایی محمد هم که دلِ پُری از اوضاع کُرک و پر ریخته پشم دارد، میگوید: دلمان بیشتر از این به درد میآید که پشم ما حتی برندسازی هم نشده و در حقیقت، این پشم با کیفیت نه به نام ما و نه به کام ماست.
در حالی که قیمت فروش پشم از سوی دلالان به ۱۰ هزار تومان هم میرسد، کربلایی محمد میگوید: ما که پشم از خودمان است و هم نخ؛ اما دلالان پشم را کیلویی ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان میخرند و نخ را کیلویی ۸۰ هزار تومان تحویل بافندهها میدهند.
دلمان بیشتر از این به درد میآید که پشم ما حتی برندسازی هم نشده و در حقیقت، این پشم با کیفیت نه به نام ما و نه به کام ماست
وی ادامه داد: عشایر، پشم گوسفندهایشان را به دلالها میفروشند و چون شهرضا صنایع تبدیلی ندارد بعد از فرآوری، دوباره نخها را با قیمت بیشتری به خودمان میفروشند.
مجید نادری درهشوری، رئیس اداره امور عشایر شهرضا
صنعت پشم، چرم و تولید و فرآوری آن در کشورمان مغفول مانده است
مجید نادری درهشوری، رئیس اداره امور عشایر شهرضا در گفتوگو با خبرنگار فارس در شهرضا با اشاره به اینکه عشایر گوشت قرمز ۱۶ نفر از جامعه شهری را تامین می کند، گفت: کل تولیدات عشایر همه از طبعیت به دست میآید و نسبت به جمعیتشان ۲۵ درصد تولیدات جامعه توسط عشایر تامین میشود و با این جمعیت کم سهم بزرگی در تولیدات کشور دارند.
وی میگوید: صنعت پشم، چرم و تولید و فرآوری آن در کشورمان مغفول مانده است، اگر شرکت تعاونیهای عشایری به صورت کلی هماهنگ باشند که محصولات عشایر را خریداری کنند و در کارگاههای خود فرآوری کنند، بیشترین سود در جیب عشایر و بعد شرکت تعاونیها میرود این درآمد نیز به خود کشور باز میگردد.
پشم را واسطهها میخرند و در این چرخه معلوم نیست پشم کجا صادر میشود
نادری بیان کرد: پس از پشمچینی، پشم تولید شده از دام عشایر در چند چرخه مختلف قرار میگیرد، قسمتی از پشم تولید شده توسط زنان عشایری به نخ تبدیل شده و برای بافت صنایع دستی همچون جاجیمبافی مورد استفاده قرار میگیرد.
رئیس اداره امور عشایر شهرضا با انتقاد از اینکه پشم را واسطهها میخرند و در این چرخه معلوم نیست پشم کجا صادر میشود، ادامه میدهد: سود خرید پشم از عشایر به جیب دلالها میرود در صورتی که از عشایر بسیار ارزان میخرند و قیمت آنقدر ناچیز است که قابل گفتن نیست.
سود خرید پشم از عشایر به جیب دلالها میرود
سود پشمچینی هم به عشایر نمیرسد
محمد از چوپانان عشایر شهرضا هم بیان میکند: هر سال در زمان پشمچینی مقدار قابل توجهی پشم از دامها تولید میشود اما هیچ برنامهای از سوی دولت یا سازمان عشایری برای خرید این محصولات وجود ندارد.
وی با بیان اینکه از دیرباز تاکنون پشم یکی از اصلیترین مواد اولیه در صنایع نساجی و تهیه پوشاک بوده است، ادامه میدهد: علاوه بر نساجی و قالیبافی پشم در زمینههای متعدد دیگر همچون بافندگی نیز پرکاربرد است اما همچنان خامفروشی این تولیدات ادامه دارد و نه مسؤولان به فکر استفاده از این ظرفیت هستند و نه عشایر سود چندانی از آن میبرند.
دلالها با قیمت پایین پشم تولیدی را از عشایر میخرند و به صورت خام به کارگاههای رنگرزی و ریسندگی در دیگر استانهای کشور میفروشند
این چوپان عشایر تأکید میکند: در قوم ما، زمان پشمچینی در اوایل تیرماه هر نفر در روز بین ۲۵ تا ۳۰ گوسفند را پشمچینی میکند و هر گوسفند بین یک تا ۲ کیلو پشم دارد که فروش این پشمها میتواند به اقتصاد عشایر کمک کند؛ اما دلالها با قیمت پایین پشم تولیدی را از عشایر میخرند و به صورت خام به کارگاههای رنگرزی و ریسندگی در دیگر استانهای کشور میفروشند.
فروش این پشمها میتواند به اقتصاد عشایر کمک کند
وداع با دوک ریسی و تولید نخ
تا همین چند سال پیش به دلیل رونق قالی بافیهای خانگی و جاجیم در استان و شهرستان، تبدیل نخ به ریسه و فروش آن سودآوری و توجیه نسبتا بالایی داشت و در بیشتر مناطق روستایی و عشایر استان هم شاهد دوکریسی در میان بانوان بودیم اما اکنون با به قهقرا رفتن این صنایع خانگی، رمقی برای تبدیل نخ به ریسه نیز باقی نمانده است.
به دلیل اینکه صنعتی در حوزه ریسندگی و بافندگی در شهرستان نداریم، زنان عشایری و روستایی هم رغبتی برای این کار ندارند و در شرایط فعلی تنها گزینه، خام فروشی پشم و یا دور ریختن آن است و بس.
به هر حال زندگی عشایری که مملو از کار و تلاش، تولید، صداقت، صمیمیت، سادگی، وطن پرستی و تمام صفات و اعمال نیکویی است، امروزه نیاز اصلی یک جامعه برای توسعه و تعالی در ابعاد مختلف است. عشایر بهترین الگو برای تولید ملی هستند. کسانی که نه تنها خوراک و پوشاک و سایر مایحتاج خود را بلکه نیازمندیهای جامعه روستایی و شهری را نیز بدون هیچ چشم داشتی تهیه میکنند.
پایان پیام/۶۳۱۰۱/
منبع: فارس
کلیدواژه: عشایر قشقایی پشم گوسفند پشم چینی نخ ریسی ریسندگی صنعت پشم پشم گوسفندان عشایر شهرضا پشم چینی هزار تومان پشم گوسفند پشم تولید دلال ها پشم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۹۰۹۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
چند روز پیش روزنامه آمریکایی «فایننشالتایمز» ضمن پرداختن به هزینههای سنگینی که «حمایتهای بیقید و شرط»
به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: از رژیم آپارتاید اسرائیل روی دوش آمریکا و به طور کلی غرب گذاشته است نوشت: «قرار بود اسرائیل سرمایه راهبردی آمریکا باشد اما تبدیل به یک وبال راهبردی برای آمریکا شده است.» اشاره این روزنامه به حمایتهای نامحدودی است که همه دولتهای آمریکا
- چه دموکرات و چه جمهوریخواه- از این رژیم تحت هر شرایطی داشتهاند و این حمایتها بعضا آنقدر رسوا و با قوانین و ارزشهای همین غرب در تضاد است که، آبرویی برایشان نگذاشته است. اشاره این روزنامه در واقع به هزینههایی است که حمایت از رژیمی مثل اسرائیل، برای آمریکا داشته است. از مبحث «دموکراسی»، «آزادی بیان»، «گردش آزاد اطلاعات»، «حق اعتراض» و «آزادی عقاید» گرفته تا مباحث «حقوق بشری»، «نسلکشی» و «حقوق زنان و کودکان» را میتوان در این رسوایی دید. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، بیش از ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر در غزه طی ۲۰۰ روز قتلعام شدهاند. طبق گزارش سازمان ملل نزدیک به ۷۳ درصد این قربانیان غیر نظامیاند. آمارهای غیر رسمی این عدد را تا ۹۵ درصد هم گفته است. یعنی ۹۵ درصد این ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر غیرنظامیاند. حدود ۱۳ هزار نفر از این شهدا کودک و نوزادند و تقریبا همین تعداد زن هستند. فقط در یک مورد، ۷۰۰ پناهجو، بیمار و زخمی در بیمارستان ناصر (جنوب غزه) پس از شکنجه و قتلعام، در گورهای جمعی دفن شدهاند و ۳۰۰ جسدی که طی چند روز گذشته از این گورها بیرون کشیده شده است، بعضا با دستهای بسته و بدنهای متلاشیاند. یعنی پیش از دفن شدن، شکنجه و تکهتکه شدهاند. طبق گزارش الجزیره، نظامیان صهیونیست به زنان فلسطینی در بیمارستانهای غزه و جلوی چشمان همسرانشان تجاوز کرده و سپس به آنها تیر خلاص زدهاند و....تمام این جنایات- که به قلم آوردن و نوشتنشان، تن آدم را میلرزاند،- طی همین ۲۰۰ روز گذشته و با حمایتها، مشورتها، سلاحها و دلارهای آمریکا انجام شده است. این که بیشتر قربانیان جنگ غزه زن و کودک و نوزادند را هیچ کس رد نمیکند. رجوع شود به اظهارات چندی پیش وزیر دفاع آمریکا. لوید آستین اعتراف کرد اسرائیل در غزه غیرنظامیان زیادی را کشته است. منتهی در ادامه گفت: «ما از اسرائیل میخواهیم بیشتر مراقب باشد.» همین!
۷ دانشگاه معتبر آمریکا از جمله هاروارد، کلمبیا و استنفورد در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و حمایت آمریکا از این جنایات، در اعتصاب و شورش به سر میبرند و نیروهای امنیتی ضمن ورود به این دانشگاهها اقدام به سرکوب و دستگیری صدها دانشجو و استاد کردهاند. بسیاری از دانشجویان اخراج، تعلیق و بعضا زندانی شدهاند. تصاویر بازجویی و محاکمه برخی مسئولین این دانشگاهها نیز در فضای مجازی قابل دسترسی است. بله، آمریکا مسئولین دانشگاههایی را که در آنها، در اعتراض به کشتار غیرنظامیان غزه تجمع صورت میگیرد، محاکمه میکند و افبیآی را هم وارد معرکه کرده است!
روز سهشنبه مؤسسه «گالوپ» نتایج نظرسنجی خود از میان مردمان ۱۳۰ کشور جهان، راجع به نگاه مردم دنیا به سیاستهای آمریکا را منتشر کرد. نتیجه این بود که ۶۴ درصد مردم دنیا مخالف سیاستهای آمریکا هستند! و تردید نداشته باشید بخشی از این نگاه مردم دنیا، نتیجه نوع رویکرد آمریکا در مواجهه با رژیم صهیونیستی بوده است. رژیمی که میگوید، اگر حمایتهای تسلیحاتی، مالی، مستشاری و سیاسی آمریکا نبود، مجبور بودیم با چماق و چوب با جوانان مسلح فلسطینی بجنگیم! و رسما اعتراف میکند، با کمکها و حمایتهای آمریکا در حال نسلکشی در غزهایم. خلاصه این که آمریکا به دلایلی، خود را موظف به حمایت از این رژیم وحشی میبیند. موضوعی که به دنبال پاسخ آن هستیم، همین «دلایل» است. واقعا چرا آمریکا به قیمت پنبه شدن هر آنچه طی دهههای گذشته برای خود تحت عنوان «ارزشهای آمریکایی» رشته، از این رژیم حمایت میکند؟ چرا پای اسرائیل که به میان کشیده میشود، آمریکا حتی ظواهر را هم رعایت نکرده و بدون پنهانکاری یا بازی با کلمات، خیلی علنی و واضح تبدیل به دیکتاتورترین، وحشیترین و کثیفترین رژیم میشود؟ بخوانید:
الف-به آمریکا کشور «گروههای لابی» میگویند. قدرت و نفوذ لابیهای صهیونیست را میتوان در ساختار و تار و پود همه چیز آمریکا دید. میگویند در واشنگتن، خیابانی هست به نام k street که مرکز موسساتِ فعال در حوزه «صنعت لابی» است. و این یکی از همان جاهایی است که میتوان بخشی از پاسخ این سؤال مهم را یافت. اوانجلیستها (مسیحیت انجیلی یا صهیونیستهای مسیحی) یکی از این لابیهای قدرتمند و پر نفوذ در آمریکا هستند که «حمایت از اسرائیل تحت هر شرایطی و به هر قیمتی» جزو شعارهای اصلیشان است. کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل مشهور به «آیپک» نیز یکی از قدرتمندترین لابیهای صهیونیستی است که تاثیر زیادی روی سیاست خارجی آمریکا دارد. سیاسیون در آمریکا اگر حمایت و تایید این لابیها را نداشته باشند، محال است به اهدافشان برسند. چه این هدف، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری باشد چه پیروزی در یک انتخابات محلی و...حتما شما هم بارها شنیدهاید که مثلا، مدیر یک موزه در آمریکا یا اروپا از اسرائیل انتقاد کرد، چند روز بعد یا مجبور به عذرخواهی شد یا برکنار شد! بنابراین با وجود چنین لابیهای ترسناک، قدرتمند و پر نفوذی، نباید انتظار رفتار دیگری از آمریکا در مواجهه با جنایات اسرائیل در غزه را داشت.
ب-حکومتهایی که فقط به قدرت و منافع خود میاندیشند معمولا «در شرایط بحرانی، اصولی که روی پایبندی به آن تظاهر میکردند را زیر پا میگذارند» و در تبیین «انقلابها»، آنجایی که به تفاوت انقلاب با کودتا، جنگ، شورش و...پرداخته میشود، «زمان» را عنصری مهم مینامند که توجه به آن حیاتی است. به عبارتی در مواقع بروز چنین پدیدههای مهم اجتماعی، «زمان» چه برای آنهائی که شورش یا جنگ را آغاز کردهاند چه برای آنهائی که علیهشان کودتا، جنگ، یا آشوب شده است، بسیار مهم و حیاتی است. اگر شرایط بحرانی و زمان کم باشد، حکومتی که در آن مثلا انقلاب با ماهیت «کسب قدرت به هر قیمت»! رخ داده، از تمام اصول اعلامشده عبور کرده و دست به خشنترین واکنشها میزند. میخواهیم بگوییم، اسرائیل درگیر یک معضل عظیم اجتماعی و یک «جنگ بیسابقه» در غزه بوده و زمان هم به سرعت علیه این رژیم در حال گذر است. این رژیم در بدترین شرایط تاریخ غاصبانه هفتاد سالهاش
قرار دارد و هر چه «زمان» میگذرد، شرایط آن بحرانیتر میشود. بنابر اعتراف تمام کسانی که تحولات اسرائیل و غزه را تحلیل میکنند، این رژیم پیش از این هیچ گاه در چنین بحرانی گرفتار نشده بود و هیچ گاه بیش از ۳۳ یا حداکثر ۳۴ روز درگیر هیچ جنگی نبوده است. بنابراین نباید از مشاهده چنین رفتارهای غیرانسانی و وحشیانهای زیاد تعجب کرد. فقط به عنوان یک نمونه از صدها نمونه مشابه، به استعفاهایی که طی روزهای گذشته در ارتش رژیم صهیونیستی رخ داده توجه کنید. بالاترین مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در بحبوحه بزرگترین جنگ تاریخ این رژیم و در یک بازه زمانی کوتاه مجبور به استعفا شدند و رسانههای این رژیم نیز میگویند، علاوهبر این افراد، شخص نتانیاهو، رئیس شین بث و سایر مقامات بلند پایه حاکم بر این سرزمین اشغال شده هم باید، اولا استعفا کنند ثانیا محاکمه شوند. خروجی آنچه تاکنون در بند (ب) به آن پرداختیم این میشود که، رژیم صهیونیستی در شرایطی قرار گرفته است که، تحلیلها راجع به آن، از «طرح آبراهام و عادیسازی روابط با اعراب» رسیده به «آیا اسرائیل در حال فروپاشی است؟» و وقتی رژیمی به این مرحله میرسد، حامیان جنایتپیشه چنین رژیمی، برای نجات آن هر هزینههای را میپردازند. مخصوصا اگر این حامی، کشوری با ویژگیهای آمریکا باشد که لابیهای قدرتمند و پرنفوذ، ادارهاش میکنند. به بیان دیگر، وقتی میبینیم کشوری در حمایت از رژیمی، روی تمام اصول و ارزشهایش خط میکشد و نگران تبعات آن هم نیست، و خیلی عُریان از نسلکشی و کشتار بیش از ۲ میلیون انسان آن هم در سال ۲۰۲۴ و قرن بیست و یک حمایت میکند، یعنی اوضاع آن رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است.